يشوع

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24

0:00
0:00

فصل   22

 آنگاه‌ یوشع‌ رؤبینیان‌ و جادیان‌ و نصف سبط‌ مَنَسَّی‌ را خوانده‌،
2  به‌ ایشان‌ گفت‌: «شما هر چه‌ موسی‌ بندۀ خداوند به‌ شما امر فرموده‌ بود، نگاه‌ داشتید، و كلام‌ مرا از هر چه‌ به‌شما امر فرموده‌ام‌، اطاعت‌ نمودید.
3  و برادران‌ خود را در این‌ ایام‌ طویل‌ تا امروز ترك‌ نكرده‌، وصیتی‌ را كه‌ یهُوَه‌، خدای‌ شما، امر فرموده‌ بود، نگاه‌ داشته‌اید.
4  و الا´ن‌ یهُوَه‌ خدای‌ شما به‌ برادران‌ شما آرامی‌ داده‌ است‌، چنانكه‌ به‌ ایشان‌ گفته‌ بود. پس‌ حال‌ به‌ خیمه‌های‌ خود و به‌ زمین‌ ملكّیت‌ خود كه‌ موسی‌ بندۀ خداوند از آن‌ طرف‌ اُرْدُن‌ به‌ شما داده‌ است‌ بازگشته‌، بروید.
5  اما بدقت‌ متوجه‌ شده‌، امر و شریعتی‌ را كه‌ موسی‌ بندۀ خداوند به‌ شما امر فرموده‌ است‌ به‌ جا آورید، تا یهُوَه‌، خدای‌ خود، را محبت‌ نموده‌، به‌ تمامی‌ طریقهای‌ او سلوك‌ نمایید، و اوامر او را نگاه‌ داشته‌، به‌ او بچسبید و او را به‌ تمامی‌ دل‌ و تمامی‌ جان‌ خود عبادت‌ نمایید.»
6  پس‌ یوشع‌ ایشان‌ را بركت‌ داده‌، روانه‌ نمود و به‌ خیمه‌های‌ خود رفتند.
7  و به‌ نصف‌ سبط‌ مَنَسَّی‌، موسی‌ مِلك‌ در باشان‌ داده‌ بود، و به‌ نصف‌ دیگر، یوشع‌ در این‌ طرف‌ اُرْدُن‌ به‌ سمت‌ مغرب‌ در میان‌ برادران‌ ایشان‌ مِلك‌ داد. و هنگامی‌ كه‌ یوشع‌ ایشان‌ را به‌ خیمه‌های‌ ایشان‌ روانه‌ می‌كرد، ایشان‌ را بركت‌ داد.
8  و ایشان‌ را مخاطب‌ ساخته‌، گفت‌: «با دولت‌ بسیار و با مواشی‌ بی‌شمار، با نقره‌ و طلا و مس‌ و آهن‌ و لباس‌ فراوان‌ به‌ خیمه‌های‌ خود برگردید، و غنیمت‌ دشمنان‌ خود را با برادران‌ خویش‌ تقسیم‌ نمایید.»
9  پس‌ بنی‌رؤبین‌ و بنی‌جاد و نصف‌ سبط‌ مَنَسَّی‌ از نزد بنی‌اسرائیل‌ از شیلوه‌ كه‌ در زمین‌ كنعان‌ است‌ برگشته‌، روانه‌ شدند تا به‌ زمین‌ جِلْعاد، و به‌ زمین‌ ملك‌ خود كه‌ آن‌ را به‌ واسطۀ موسی‌ برحسب‌ فرمان‌ خداوند به‌ تصرف‌ آورده‌ بودند، بروند.
10  و چون‌ به‌ حوالی‌ اُرْدُن‌ كه‌ در زمین‌ كنعان‌ است‌ رسیدند، بنی‌رؤبین‌ و بنی‌جاد و نصف‌ سبط‌ مَنَسَّی‌ در آنجا به‌ كنار اُرْدُن‌ مذبحی‌ بنا نمودند، یعنی‌ مذبح‌ عظیم‌المنظری‌.
11  و بنی‌اسرائیل‌ خبر این‌ را شنیدند كه‌ اینك‌ بنی‌رؤبین‌ و بنی‌جاد و نصف‌ سبط‌ مَنَسَّی‌، به‌ مقابل‌ زمین‌ كنعان‌، در حوالی‌ اُرْدُن‌، بر كناری‌ كه‌ از آن‌ بنی‌اسرائیل‌ است‌، مذبحی‌ بنا كرده‌اند.
12  پس‌ چون‌ بنی‌اسرائیل‌ این‌ را شنیدند، تمامی‌ جماعت‌ بنی‌اسرائیل‌ در شیلوه‌ جمع‌ شدند تا برای‌ مقاتلۀ ایشان‌ برآیند.
13  و بنی‌اسرائیل‌ فینحاس‌ بن‌العازار كاهن‌ را نزد بنی‌رؤبین‌ و بنی‌ جاد و نصف‌ سبط‌ مَنَسَّی‌ به‌ زمین‌ جِلْعاد فرستادند.
14  و با او ده‌ رئیس‌، یعنی‌ یك‌ رئیس‌ از هر خاندان‌ آبای‌ از جمیع‌ اسباط‌ اسرائیل‌ را كه‌ هر یكی‌ از ایشان‌ رئیس‌ خاندان‌ آبای‌ ایشان‌ از قبایل‌ بنی‌اسرائیل‌ بودند.
15  پس‌ ایشان‌ نزد بنی‌رؤبین‌ و بنی‌جاد و نصف‌ سبط‌ مَنَسَّی‌ به‌ زمین‌ جِلْعاد آمدند و ایشان‌ را مخاطب‌ ساخته‌، گفتند:
16  « تمامی‌ جماعت‌ خداوند چنین‌ می‌گویند: این‌ چه‌ فتنه‌ است‌ كه‌ بر خدای‌ اسرائیل‌ انگیخته‌اید كه‌ امروز از متابعت‌ خداوند برگشته‌اید و برای‌ خود مذبحی‌ ساخته‌، امروز از خداوند متمرد شده‌اید؟
17  آیا گناه‌ فغور برای‌ ما كم‌ است‌ كه‌ تا امروز خود را از آن‌ طاهر نساخته‌ایم‌، اگر چه‌ وبا در جماعت‌ خداوند عارض‌ شد.
18  شما امروز از متابعت‌ خداوند برگشته‌اید. و واقع‌ خواهد شد چون‌ شما امروز از خداوند متمرد شده‌اید كه‌ او فردا بر تمامی‌جماعت‌ اسرائیل‌ غضب‌ خواهد نمود.
19  و لیكن‌ اگر زمین‌ ملكّیت‌ شما نجس‌ است‌، پس‌ به‌ زمین‌ ملكّیت‌ خداوند كه‌ مسكن‌ خداوند در آن‌ ساكن‌ است‌ عبور نمایید، و در میان‌ ما ملك‌ بگیرید و از خداوند متمرد نشوید، و از ما نیز متمرد نشوید، در این‌ كه‌ مذبحی‌ برای‌ خود سوای‌ مذبح‌ یهُوَه‌ خدای‌ ما بنا كنید.
20  آیا عَخان‌ بن‌زارَح‌ دربارۀ چیز حرام‌ خیانت‌ نورزید؟ پس‌ بر تمامی‌ جماعت‌ اسرائیل‌ غضب‌ آمد، و آن‌ شخص‌ در گناه‌ خود تنها هلاك‌ نشد.»
21  آنگه‌ بنی‌رؤبین‌ و بنی‌جاد و نصف‌ سبط‌ مَنَسَّی‌ در جواب‌ رؤسای‌ قبایل‌ اسرائیل‌ گفتند:
22  « یهُوَه‌ خدای‌ خدایان‌! یهُوَه‌ خدای‌ خدایان‌! او می‌داند و اسرائیل‌ خواهند دانست‌ اگر این‌ كار از راه‌ تمرد یا از راه‌ خیانت‌ بر خداوند بوده‌ باشد، امروز ما را خلاصی‌ مده‌،
23  كه‌ برای‌ خود مذبحی‌ ساخته‌ایم‌ تا از متابعت‌ خداوند برگشته‌، قربانی‌ سوختنی‌ و هدیۀ آردی‌ بر آن‌ بگذرانیم‌، و ذبایح‌ سلامتی‌ بر آن‌ بنماییم‌؛ خود خداوند بازخواست‌ بنماید.
24  بلكه‌ این‌ كار را از راه‌ احتیاط‌ و هوشیاری‌ كرده‌ایم‌، زیرا گفتیم‌ شاید در وقت‌ آینده‌ پسران‌ شما به‌ پسران‌ ما بگویند شما را با یهُوَه‌ خدای‌ اسرائیل‌ چه‌ علاقه‌ است‌؟
25  چونكه‌ خداوند اُرْدُن‌ را در میان‌ ما و شما ای‌ بنی‌رؤبین‌ و بنی‌جاد حد گذارده‌ است‌. پس‌ شما را در خداوند بهره‌ای‌ نیست‌ و پسران‌ شما پسران‌ ما را از ترس‌ خداوند باز خواهند داشت‌.
26  پس‌ گفتیم‌ برای‌ ساختن‌ مذبحی‌ به‌ جهت‌ خود تدارك‌ ببینیم‌، نه‌ برای‌ قربانی‌ سوختنی‌ و نه‌ برای‌ ذبیحه‌،
27  بلكه‌ تا در میان‌ ما و شما و در میان‌ نسلهای‌ مابعد از ما شاهد باشد تا عبادت‌ خداوند را به‌ حضور او با قربانی‌های‌ سوختنی‌ و ذبایح‌ سلامتی‌ خود به‌ جا آوریم‌، تا در زمان‌ آینده‌ پسران‌ شما به‌ پسران‌ ما نگویند كه‌ شما را در خداوند هیچ‌ بهره‌ای‌ نیست‌.
28  پس‌ گفتیم‌ اگر در زمان‌ آینده‌ به‌ ما و به‌ نسلهای‌ ما چنین‌ بگویند، آنگاه‌ ما خواهیم‌ گفت‌، نمونه‌ مذبح‌ خداوند را ببینید كه‌ پدران‌ ما ساختند نه‌ برای‌ قربانی‌ سوختنی‌ و نه‌ برای‌ ذبیحه‌، بلكه‌ تا در میان‌ ما و شما شاهد باشد.
29  حاشا از ما كه‌ از خداوند متمرد شده‌، امروز از متابعت‌ خداوند برگردیم‌، و مذبحی‌ برای‌ قربانی‌ سوختنی‌ و هدیۀ آردی‌ و ذبیحه‌ سوای‌ مذبح‌ یهُوَه‌، خدای‌ ما كه‌ پیش‌ روی‌ مسكن‌ اوست‌، بسازیم‌.»
30  و چون‌ فینحاس‌ كاهن‌ و سروران‌ جماعت‌ و رؤسای‌ قبایل‌ اسرائیل‌ كه‌ با وی‌ بودند، سخنی‌ را كه‌ بنی‌رؤبین‌ و بنی‌جاد و بنی‌مَنَسّی‌ گفته‌ بودند، شنیدند، در نظر ایشان‌ پسند آمد.
31  و فینحاس‌ بن‌العازار كاهن‌ به‌ بنی‌رؤبین‌ و بنی‌جاد و بنی‌مَنَسَّی‌ گفت‌: «امروز دانستیم‌ كه‌ خداوند در میان‌ ماست‌، چونكه‌ این‌ خیانت‌ را بر خداوند نورزیده‌اید؛ پس‌ الا´ن‌ بنی‌اسرائیل‌ را از دست‌ خداوند خلاصی‌ دادید.»
32  پس‌ فینحاس‌ بن‌العازار كاهن‌ و سروران‌ از نزد بنی‌رؤبین‌ و بنی‌جاد از زمین‌ جِلْعاد به‌ زمین‌ كنعان‌، نزد بنی‌اسرائیل‌ برگشته‌، این‌ خبر را به‌ ایشان‌ رسانیدند.
33  و این‌ كار به‌ نظر بنی‌اسرائیل‌ پسند آمد و بنی‌اسرائیل‌ خدا را متبارك‌ خواندند، و دربارۀ برآمدن‌ برای‌ مقاتلۀ ایشان‌ تا زمینی‌ را كه‌ بنی‌رؤبین‌ و بنی‌جاد در آن‌ ساكن‌ بودند خراب‌ نمایند، دیگر سخن‌ نگفتند.
34  و بنی‌رؤبین‌ و بنی‌جاد آن‌ مذبح‌ را عید نامیدند، زیرا كه‌ آن‌ درمیان‌ ما شاهد است‌ كه‌ یهُوَه‌ خداست‌.