0:00
0:00

فصل   105

 یهوه را حمد گویید و نام او را بخوانید. اعمال او را در میان قومها اعلام نمایید.
2  او را بسرایید برای او تسبیح بخوانید. در تمام کارهای عجیب او تفکر نمایید.
3  در نام قدّوس او فخر کنید. دل طالبان خداوند شادمان باشد.
4  خداوند و قوّت او را بطلبید؛روی او را پیوسته طالب باشید.
5  کارهای عجیب را که او کرده است به یاد آورید. آیات او و داوریهای دهان او را.
6  ای ذریّت بندهٔ او ابراهیم، ای فرزندان یعقوب، برگزیده او،
7  یهوه خدای ماست! داوریهای او در تمامی جهان است.
8  عهد خود را یاد می‌دارد تا ابدالآباد و کلامی را که بر هزاران پشت فرموده است.
9  آن عهدی را که با ابراهیم بسته و قسمی را که برای اسحاق خورده است.
10  و آن را برای یعقوب فریضهای استوار ساخت و برای اسرائیل عهد جاودانی.
11  و گفت که، زمین کنعان را به تو خواهم داد تا حصّه میراث شما شود.
12  هنگامی که عددی معدود بودند، قلیلالعدد و غربا در آنجا،
13  و از امّتی تا امّتی سرگردان می‌بودند و از یک مملکت تا قوم دیگر.
14  او نگذاشت که کسی بر ایشان ظلم کند، بلکه پادشاهان را به خاطر ایشان توبیخ نمود
15  که بر مسیحان من دست مگذارید و انبیای مرا ضرر مرسانید.
16  پس قحطی را بر آن زمین خواند و تمامی قوام نان را شکست،
17  و مردی پیش روی ایشان فرستاد، یعنی یوسف را که او را به غلامی فروختند.
18  پایهای وی را به زنجیرها خستند و جان او در آهن بسته شد،
19  تا وقتی که سخن او واقع شد و کلام خداوند او را امتحان نمود.
20  آنگاه پادشاه فرستاده، بندهای او را گشاد و سلطان قومها او را آزاد ساخت.
21  او را بر خانهٔخود حاکم قرار داد و مختار بر تمام مایملک خویش،
22  تا به ارادهٔ خود سروران او را بند نماید و مشایخ او را حکمت آموزد.
23  پس اسرائیل به مصر درآمدند و یعقوب در زمین حام غربت پذیرفت.
24  و او قوم خود را به غایت بارور گردانید و ایشان را از دشمنان ایشان قویتر ساخت.
25  لیکن دل ایشان را برگردانید تا بر قوم او کینه ورزند و بر بندگان وی حیله نمایند.
26  بندهٔ خود موسی را فرستاد و هارون را که برگزیده بود.
27  کلمات و آیات او را در میان ایشان اقامه کردند و عجایب او را در زمین حام.
28  ظلمت را فرستاد که تاریک گردید. پس به کلام او مخالفت نورزیدند.
29  آبهای ایشان را به خون مبدل ساخت و ماهیان ایشان را می‌رانید.
30  زمین ایشان غوکها را به ازدحام پیدا نمود، حتّی در حرمهای پادشاهان ایشان.
31  او گفت و انواع مگسها پدید آمد و پشه‌ها در همهٔ حدود ایشان.
32  تگرگ را به عوض باران بارانید و آتش مشتعل را در زمین ایشان.
33  موها و انجیرهای ایشان را زد و درختان محّال ایشان را بشکست.
34  او گفت و ملخ پدید آمد و کرمها از حّد شماره افزون.
35  و هر سهم را در زمین ایشان بخوردند و میوه‌های زمین ایشان را خوردند.
36  و جمیع نخستزادگان را در زمین ایشان زد، اوایل تمامی قوّت ایشان را.
37  و ایشان را با طلا و نقره بیرون آورد که در اسباط ایشان یکی ضعیف نبود.
38  مصریان از بیرون رفتن ایشان شاد بودند زیرا که خوف ایشان بر آنها مستولی گردیده بود.
39  ابری برای پوشش گسترانید و آتشی که شامگاه روشنایی دهد.
40  سؤال کردند پس سَلْوی برای ایشان فرستاد و ایشان را از نان آسمان سیر گردانید.
41  صخره را بشکافت و آب جاری شد؛ در جایهای خشک مثل نهر روان گردید.
42  زیرا کلام مقدّس خود را به یاد آورد و بندهٔ خویش ابراهیم را.
43  و قوم خود را با شادمانی بیرون آورد و برگزیدگان خویش را با ترنّم.
44  و زمینهای امّت‌ها را بدیشان داد و زحمت قومها را وارث شدند.
45  تا آنکه فرایض او را نگاه دارند و شریعت او را حفظ نمایند. هللویاه!